Thursday 5 February 2015

در کنار تاریخ بیهقی - 7

شب سردی را در منچستر پشت سر گذاشتیم. مطمئن نبودم با وجود سوز سرد هوا آیا کسی برای حضور در جلسه بیهقی خوانی رغبت خواهد کرد یا نه. ولی گویا خیلی ها مشتاق بودند. خوشحالم که برنامه اجرا شد و بالاخره موفق شدیم تا مجلد پنجم را تمام کنیم

آنچه خواندیم
این قسمت بیشتر در مورد آلتونتاش (عموی سلطان محمود و فرمانروای بخش خوارزم) بود
وکیل درش اشاره به نماینده آلتونتاش است
آلتونتاش از سلطان و توطئه اطرافیانش در هراس است. اگر درست متوجه شده باشم جریان اصلی داستان برای برانداختن آلتونتاش (شاید هم  فقط آلتونتاش چنین تصوری داشته) بود ولی او بو می برد و چون از نیمه راه می خواهند که وی را برگردانند او بهانه ای میاورد که  "فرصت جویان می بجنبند"  و از برگشت سر باز می زند و دستوری را که خود سلطان به خط خود نوشته می خواهد. سلطان هم چند خطی برخلاف آنچه معمول بوده به خط خود برای آلتانتوش می نویسد

ترکیبات سخت دلنشین
نشاط شراب کردن
در پیغام خوارزم شاه (آلتانتوش؟) که مسعودی پیام آور بوده آمده: "لختی ساکن تر گشتم و رفتم، اما یقین بداند خویشتن را که اگر به درگاه عالی پس ازین هزار مهم افتد و طمع آن باشد که من به تن خویش بیایم، نباید خواند، که البته نیایم." ص 114

نکات دستوری 
استفاده از "ب" التزامی مثلا: "برفت" بجای "رفت" و یا "فرصت جویان می بجنبند" برای تاکید و ضرب اهنگ جملات

برخی لغاتی که پیرامون آنها صحبت شد
اندیشه مند = اضطراب داشتن
پدریان = نزدیکان، خویشان
برنشست = سوار اسب شد
مسفقان = کسی که می ترسد
ضجرت = سیاهی خاطر، نگرانی
ثغر = مملکت
سوزیان = کنایه از زندگی؟ سود و زیان
حشمت = ترس
فترت = خاموشی، سستی
جزیل = نیکو، استوار

برای جلسه آینده
مجلد ششم
© All rights reserved

No comments: