Monday 5 December 2011

اندیشه پرمغلطه

 باز چه خبر شده؟

خاله تقصیر مامانه، گیر داده که ریاضیت خیلی ضعیفه. میخواد برام معلم خصوصی بگیره

خوب مگه بده

 ریاضی همین که بفهمی دو دوتا چندتاست از سرت هم زیاده. من از ریاضی بدم میاد

اِه! مگه میشه؟ دنیا رو اصول ریاضی می گرده

خاله، تا حالا می گفتین که دنیا رو اصول فیزیک می گرده

خب اینا همه به هم ربط دارن دیگه

خاله، من که همیشه گفتم می خوام مثل بابا نویسنده بشم. دیگه ریاضی عالی به چه دردم می خوره

خب نویسندگی که بیشتر از هر چیزی ریاضی می خواد - خودم هم از این استدلالم خندم گرقته بود

جدی خاله

سرم رو تکون دادم و گفتم جدی

خب پس، حالا که اینقدر مطمئنین، فکر کنید که من یه نویسندم و می خوام از عشق و دوستی بنویسم.  بهم نشون بدین ریاضی به چه کارم میاد

برای نجات از این مخمصه  به زمانی برای فکر کردن نیاز داشتم. گفتم: بین الان کار دارم، فردا همین موقع بیا تا بهت بگم

+++++
فردای اون روز کاغذی رو بهش دادم و ازش خواستم که اونو بخونه

رابطه بین ریاضی و از عشق نوشتن

گفت: دوستت دارم
سکوت کردم
گفت: چه سرد و بی تفاوتی

گفت: دوستت دارم
گفتم: ولی من نه
گفت: چه بی رحمی

گفت: دوستت دارم
گفتم: منم همینطور
بعدها بهش گفتم که واقعا دوستش نداشتم
گفت: چرا از اول صادق نبودی؟

گفت: دوستت دارم
گفتم: منم همینطور
بهش نگفتم که واقعا دوستش نداشتم
خودش فهمید و گفت: چرا دروغ گفتی؟

گفت: دوستت دارم
گفتم: منم همینطور
بهش نگفتم که واقعا دوستش نداشتم
خودش هم نفهمید. یه عمر از خودم پرسیدم: چرا با احساساتمون بازی کردم؟

گفت: دوستت دارم
گفتم: منهم دوستت دارم و داشتم

نتیجه ریاضی: اگه تو اول بگی دوستش داری ساده تره

+++++
نگاهش رو از رو کاغذ برداشت و گفت: خاله این کجاش ریاضی داشت

خب مداد رو بردار و پشت همون کاغذ خودت حساب کن

بنویس "گفتم دوستت دارم" و احتمالات مختلف موفقیت رو در جواب این اظهارعلاقه بررسی کن، خودت می بینی. ... پس چرا هاج و واج منو نگاه می کنی؟

چون نمیدونم چی میگین

خب دیدی ریاضی سطح بالاتر از دو دوتا هم لازمه؟ بده مداد و کاغذ رو بمن. ببین اگه بکی دوستش داری، دو حالت داره یا راست گفتی و یا دروغ. اگه راست باشه. طرف هم یا تو رو دوست داره و یا نداره. اگه دوست داشت که عالی میشه، اگه نداشت حداقل تو احساست رو بیان کردی. تا اینجا رو متوجه شدی

بله خاله

خب حالا حالت دوم رو در نظر بگیر. یعنی تو-ی نوعی گفتی که دوستش داری ولی اینطور نیست. اینم باز دو حالت داره یا طرف دوستت داره یا نداره. اگه نداره که هر دو برنده اید. اگه دوستت داشته باشه اونوقت هر دو باختید. اینم فهمیدی

گمونم

خب در این شرایط احتمال باخت یک در چهار هست ولی در شرایطی که قبلا درموردش صحبت کردیم احتمال باخت پنج به شش بود. یه حساب سر انگشتی بهت میگه که در حالتی که تو اظهار عشق بکنی پنج برابر احتمال بردت بیشتره. اینو من نمیگم ریاضی میگه. تازه ما می تونیم اثرات تخریبی فردی و اجتماعیی دروغ رو هم در فرصت های بعدی بررسی کنیم. یعنی نه فقط ریاضی، بلکه جامعه شناسی، علوم پزشکی، فلسفه و دین در همین دو کلمه نوشتن از عشق و عاشقی دخیله

 بی خیال بابا، به مامان میگم برای معلم ریاضی آماده ام. یه وقت مشاوره هم از دکتر برای شما بگیره. گمونم بیستر از اینکه من به معلم ریاضی نیاز داشته باشم شما به یه روانکاو نیازمندین

© All rights reserved

1 comment:

افسانه نکونام said...

ها ها ها ها... :-) این داستان خیلی بامزه بود. ممنون

افسانه