Wednesday 1 June 2011

دودکشی

هنوز یادمه وقتایی که مثلا تو هواپیما و یا رستوران نشسته بودی و بغل دستیت سیگارش رو روشن می کرد و بدون توجه به اینکه حالا کنار دستش یه بچه نشسته یا کسی که بیماری تنفسی داره سیکار رو با سیگار روشن می کرد و مثل یک دودکش کارخونه مدام دود میکرد. چه تبلیغاتی هم سازمان های دخانیات و شرکت های وابسته و دولت ها نمی کردند. تو همه فیلم های سیاه و سفید دهه های قبل هم کمتر هنرپیشه ای رو میشد دید که ژستش با سیگاری بین انگشتاش کامل نشه


++++++
مطلب زیر از تاریخچه چبوق و غلیان نوشته احمد کسروی (چاپ تهران 1335، موسسه مطبوعاتی شرق، جاپخانه خواندنیها) گرفته شده 

کلمبوس در 1492 با کشف امریکا، گیاه تنباکو و تتون را نیز کشف کرد. بومیان امریکایی در اعیاد مختلف، مراسم مذهبی و هنگام پیمان بستن بین قبائل از این گیاه استفاده می کردند. در 1558 پزشکی اسپانیایی بنام فرانسیسکو فرناندیس برای تحقیقات بروی گیاهان بومی به امریکا رفت و در بازگشت تخم این گیاه را با خود به اروپا آورد. در آغاز تتون به عنوان دارو شناخته شده بود. وقتی رالف لین به عنوان سردسته گروه کوچ نشین انگلیسی در شمال آمریکا مستقر شد، توتون و ابزار دودکشی را باخود به انگلستان آورد. از 1586 دودکشی در انگلستان آغاز شد

در صده 17 میلادی دودکشی از انگلستان به بقیه اروپا رسید. عثمانیان دود را در آسیا و افریقا رواج دادند. پس از نیم قرن از آغاز دودکشی در اروپا چبوق کشی در ایران شناخته و رواج یافت. رسم دودکشی احتمالا از جانب عثملنیان به ایران وارد شد. غلیان از آغاز رواج دودکشی در ایران بکار می رفته. غلیلن نخست در ایران و در میانه زمان شاه صفی و شاه عباس ساخته شده. ایرانیان برای غلیان از نوع دیگری از گیاه توتون استفاده می کردند- در واقع این نوع توتون در فارس به گونه بهتری بعمل میامده

در ایران بعد از پیدایش غلیان دودکشان بدو دسته تقسیم شدند: غلیان کشان و چبوق کشان. درباریان غلیان را اتنخاب کردند و ملایان چبوق را. اعیان ها در خانه خود آبدارخانه داشتند تا همانگاه که غلیان خواستند، داده شود. در سفر هم قبل و منقل پدید آوردند که در هنگام مسافرت و بر روی اسب هم بتوانند غلیان کشی کنند

 در عثمانی در ابتدا سخت ترین جلوگیری از رواج دودکشی رخ داد و سلطانمراد چهارم چند هزار نفر را بگناه دودکشیدن با شکنجه کشت. در اروپا هم دولتها درآغاز مخالف دودکشی بودند و کشیشان نیز دودکشان را بی دین می خواندند. در ایران شاه صفی مدتی ار دودکشی جلوگیری کرد. در این زمان بازجویانی بودند که در شهر می گشتند تا ببینند که چه کسی دود می کشد. آنها را که گرفتار میشدند با شکنجه به قتل می رساندند. علمای دینی گروه اخباریان همچون قاضی زاده عثمانی و شاگردانش دودکشی را ناروا می شمردند. برخی از مجتهدان شیعه دود را روزه شکن دانسته و برخی آنرا روا دانستند. با همه این احوال از آنجا که درامد سنگینی از طریق مالیات بر توتون و نتباکو به دولت ها میرسید، پس از مدتی تمام مقاومت ها در برابر دودکشی از بین رفت و مصرف آن در همه جا عادی شد

++++

1 comment:

zari said...

مطلب جالبی بود. ممنون