Wednesday 29 June 2011

تفاوت از کجا تا به کجا می بینم

یکی از سی دی های کتاب گویا، ضحاک ماردوش اثر شادروان علی اکبر سیرجانی سعیدی (سعیدی سیرجانی) را گوش می کردم.  از نکات پرمغز و ریز متن را اینجا اضافه می کنم

"...مسلمانان واقعی از این رواج بحث و مناظره شور و حالی دارند، که می دانند دیانتشان به حق است و هیچ عقیدۀ حقی از ظهور معارضان و سوال گران پروایی ندارد.

Monday 27 June 2011

Friday 24 June 2011

Nostalgic


The Forest of Clouds, Iran

دوست دارم اونقدر بدوم تا خودم رو هم پشت سر بذارم

© All rights reserved

طرح سکه های قدیمی


نقوش حک شده روی سکه های هر دوره یکی از اسناد مهم برای مطالعه شرایط و اوضاع حاکم بر آن دوران است. به کتاب  "تاریخچه شیر و خورشید" از احمد کسروی چاپ مطبوعاتی شرق، تهران، 1335 برخوردم. این درست در موقعی بود که تازه به نقوش روی سکه های قدیمی علاقمند میشدم. به اطلاعات جالبی از طریق این کتاب دست پیدا کردم، شاید برای شما هم جالب باشد
                                                                           چنانچه در تکمیل، تایید یا تکذیب مطلبی هست ممنون میشم عنوان کنید 

++++++
نام سکه           جنس سکه
دینار                   طلا
درهم                  سیمین
فلس/ فلوس          مسین/ برنج

در دوره هخامنشیان سکه ها بر یکرو پیکر تیراندازی و بروی دیگر پیکر پادشاه وقت را داشته اند. در زمان اشکانیان نیز به همین روش بوده. سکه ساسانیان در یکسو به پیکر پادشاه و برسوی دیکر به نمای آتشکده مزین بوده. در زمان اسلام، مسلمانان تا حدود هفتاد سال سکه ای با طرح جدید نزدند و از طرح های قدیمی استفاده می کردند، بدینسان که همان سکه یزدگرد (آخرین پادشاه ساسانی) با پیکر پادشاه و آتشکده را زده و فقط نام والی عرب که بر ایران حکومت می کرده با خط پهلوی به آن اضافه می کردند و گاهی بسم الله یا شبیه آنرا نیز بر سکه می نوشتند. پس از آن سکه های جدید زده شد و چون از پیکر نگاری پرهیز میشد روی سکه ها آیه قرآن، نام خلیفه، شهر و تاریح نوشته میشد.

Wednesday 22 June 2011

بدم نیست اگه بشه 65 سال مدل بود

Getting old might not be that bad after all!
"Carmen Dell'Orefice has been modelling ever since she appeared on the cover of Voguemagazine 65 years ago... and this weekend she celebrated her 80th birthday...." http://www.fashionist.ca/irving-penn/ 


تولد هشتاد سالگی خانم 
Carmen Dell'Orefice
مدلی که هنوز هم زیبایی خیره کننده ای داره
.




Tuesday 21 June 2011

A travel book on Iran

Mirrors of the Unseen: Journeys in Iran, Jason Elliot (2006) Picador

It was only recently that my stroll in a famous bookshop took me to the travel section, where I came across a recently published travel guide. It gave quick summaries on most countries in the world: a short description of what each country looks like; for example what’s their national dish, language, climate, etc. I started looking through the pages of the book till I came to the section on Iran. I was very surprised to see under the most popular car it was written Peykan (a car produced in Iran in late 60s that was designed based on Hillman Hunter). Based on my personal experience the information was at least 25 years out of date!

I’m now reading “Mirrors of the unseen: Journeys in Iran”

Thursday 16 June 2011

Touch my nose if you can :D

One funny way for killing time 
Try clicking on his nose :)


کاری بامزه تر از این برای وقت کشی (حتی وقت نداشته) سراغ ندارم
اصلا دوست نداره رو بینیش کلیک بخوره
میکین نه، امتحانش مجانیه

Tuesday 14 June 2011

My first 3 books are sold

What a fantastic start to a day! 


  با تشکر از حمایت آقای براز و برای اینکه این روز رو برای همیشه به خاطر داشته باشم، این پیغام رو اینجا هم کپی کردم
  
دیروز سه جلد از کتاب تان را خریدمیکی را به کتابخانه ی کارخانه دادم تا افرادِ بیشتری مطالعه کنند و زودتر معروف بشوید و جاده های ترقی را طی کنیددو صفحه ی اول اش را هم خواندم. تا این جا که مشکل خاصی مشاده نشده است:)

© All rights reserved

Sunday 12 June 2011

شکوفه های قارچ های غربت


دومین بخش بزرگداشت روز فردوسی، در هفدهم ماه مه  با همکاری کتابخانه جان رایلندز (منچستر) برگزار شد. این کتابخانه وابسته به دانشگاه منچستر و یکی از زیباترین کتابخانه های انگلستان می باشد. معماری ومجموعه کتابهای نفیس این کتابخانه شهرت جهانی دارد.

در ابتدا فرصتی بود تا با معماری و تاریخچه ای از بنای ساختمان آشنا شویم. در این قسمت خلاصه ای از زندگی نامه خانم رایلندز (بنیانگذارکتابخانه) و علاقه اش به علم و هنر را هم شنیدیم.  سپس به سالن نمایشگاه دائمی این کتابخانه رفتیم وغرقه های مخصوص را از نزدیک تماشا کردیم. از جمله دیدنی های این بخش نفیس ترین شاهنامه کتابخانه بود که گفته میشد متعلق به پادشاه عود (احتمالا از پادشاهان هندوستان) بوده

پلکان پر شکوه پیچی را در پرتوی روشنی چراغهای قدیمی و نوری که پنجره هایی با نقوش سربی بدرون می ریخت پیمودیم و سالن اصلی مجلل با سقف بلند مزین به نقاشی های ویترای و مجسمه های سنگی بزرگان دین مسیحی، نویسندگان و شعرا را با تحسین پشت سر گذاشتیم.

پس از بازدید ازقسمت های عمومی کتابخانه وارد اتاقی پشت درهای قفل شده شدیم. روی میز بزرگی در وسط اتاق گنجینه ای متشکل از چند کتاب قدیمی گسترده شده بود؛ مسئول آنها یکی یکی کتابها را ورق میزد و سخنانی در مورد هر یک می گفت. دو کتاب اول از کتب لاتین مجموعه جان رایلندز بودند. اولین کار کتابی خطی نوشته شده بروی پوست با نقوشی زیبا و مزین به هنر تذهیب بود. کتاب دوم نمونه ای ازکارهای قدیم چاپ سنگی و در رابطه با تاریخ انگلستان بود. معرفی این کتاب ها مقدمه ای برای صحبت پیرامون مجموعه فارسی کتابخانه شد. نکته جالب توجه اینجا بود که جان رایلندر حدود پانصد جلد کتاب لاتین و هزار جلد کتاب فارسی را دارا می باشد.

دو کتاب فارسی که موفق به دیدارشان شدیم بنام عجایب المخلوقات از قزوینی بود. هر دو کتاب دارای خطی بسیار زیبا و نقوشی افسانه ای  بودند. تصاویر یکی از کتاب ها از کرات و اشکال آسمانی شروع میشد به اشکال حیوانات وموجودات نیمه موهوم و نیمه اساطیری می رسید و به حشرات ختم میشد.نقشه دنیا با ذکر نام خلیج فارس در یکی از همین کتاب ها توجه جمعی را بخود جلب کرد.

جالب اینجا بود که با گذشت قرن ها تصاویرتازگی خود را حفظ کرده بودند و رنگ ها به نحوی زنده به نظر می رسیدند که گویی به تازگی آفریده شدند. نکته قابل تامل دیگر این بود که برخی از صفحات قسمت هایی بوضوح برای تصویر آماده شده داشتند که ناتمام مینمود و جز پس زمینه ای به نقره ای رنگ آمیزی شده چیزی در آنها دیده نمیشد. چه عاملی باعث ناتمام ماندن این کتب شده بود؟

 سه نمونه از شاهنامه های کتابخانه و خمسه نظامی هم در میان کتبی بود که شانس دیدنشان را داشتیم. برگ های یکی از شاهنامه ها گرچه ترمیم شده بود ولی آثار آسیب از کپک در برخی از صفحات نمایان بود. با کلامی پیرامون اهمیت نگهداری از این گنجینه ها برای نسل های بعدی زمان بازدید هم به پایان رسید.

© All rights reserved

Saturday 11 June 2011

پرسش و پاسخ با من 66

http://www.flickr.com/groups/cafenaderi/discuss/72157625364361396/page39/

مهمان صندلی داغ در 
کافه نادری
بودم. سوال و جواب ها رو اینجا هم کپی کردم



++++++++++




1. یه بیوگرافی از خودت شهیره جان

در ایران بدنیا اومدم و بزرگ شدم. ولی بیشتر عمرم در انگلیس زندگی کردم. ازدواج کردم و مادر به توان دو هستم (یه دختر و یه پسر). تحصیلاتم در رشته داروسازی هستش و تا مقطع دکترا ادامه دادم

2. درباره ی کتابت بگو

اولین کنابمه. خیلی چیزا رو براش قربانی کردم و راه خیلی خیلی درازی رو اومدم تا به جایی رسیدم که کنابدار شدم
اسمش هست بازگشت
یه داستان کوناه هست، تخیلی ولی ار حوادث واقعی اطرافم بی بهره نیست

3. چند ساله عضو فلیکری؟ بهترین دوست فلیکریت؟

2006 اولین عکسم رو اینجا گذاشتم
ولی از 2008 جدی به سایت اومدم
بهترین دوست؟ یکی نیست دوستای خیلی خیلی خیلی خوبی دارم اسم نمیبرم
خودشون میدونن که کیا هستند

4. چه سولایی حق نداریم بپرسیم ازت ؟ و دوست نداری ازت پرسیده بشه؟

از نباید خوشم نمیاد ولی مرزهای خودم رو هم خوب میشناسم. اگه
با سوالی راحت نبودم، میگم

5. چرا قبول کردی که رو صندلی داغ بشینی ؟

گمونم یکی از مهمترین دلیل هاش امنحان خودم بود
در ضمن نمی خواستم روی شما رو هم زمین بندازم
Posted 7 days ago.




6. هدفت از عکاسی چیه ؟
برای خودم هر عکسیم یه داستان داره
عکاس نیستم ولی خودم رو یه قصه گو میدونم
هدفم داستان سراییه. عکس خیلی مدیای قوی هست به قدرت کلمات نیست ولی یه جور داستان بی کلامه
مثل فیلم های بدون کلام که جای صحبت کردن رو نمگیرن ولی یه جاذبه انکار ناپذیر دارن
Posted 7 days ago.

6. هدفت از عکاسی چیه ؟
برای خودم هر عکسیم یه داستان داره
عکاس نیستم ولی خودم رو یه قصه گو میدونم
هدفم داستان سراییه. عکس خیلی مدیای قوی هست به قدرت کلمات نیست ولی یه جور داستان بی کلامه
مثل فیلم های بدون کلام که جای صحبت کردن رو نمگیرن ولی یه جاذبه انکار ناپذیر دارن
Posted 7 days ago.

8 & 9 - کتابتون را میشه دانلود کرد؟!! نظرتون راجع به دانلود کردن کتابها چیه؟

نه کتاب من الکترونیکی پخش نشده
دانلود کتاب در اینجا رو موافقم، البته خودم ترجیح میدم که نسخه چاپی رو بخوانم
ولی چون حقوق مولف و ناشر محفوظه ایرادی نیست برای اونایی که دوست دارند نسخه الکترونیکی داشته باشن خوبه
تو ایران چون کار کپی میشه، موافقش نیستم
البته شاید برای یک سری از کارها که با مجوز اشکال دارند، حداقل میشه از این راه نوشته رو به خواننده رسوند

10 - بین دوتا دلیلی که تو سوال 5 مطرح کردین خیلی تفاوت هست. کدومش میچربه؟

اولیش
Posted 7 days ago.

10. صندلی داغ کدوم یکی از بچه ها رو خوندی ؟ سوال و یا جوابی بوده که تو رو خیلی جذب کرده باشه ! اگه آره چی ؟

متاسفانه خیلی این روزها وقت برای فلیکر ندارم
و جز سه تا ی اخیر
بقیه رو نخواندم
دوست دارم وقت بشه کمی بیشتر بخوانمشون

کلا همه چیزبرام جالبه
رفتار و طرز گفتار و سوالایی که بچه های تو ایران میکنن برام قابل تامل هستش
Posted 7 days ago


11- رابطه ای بین داروسازی و عکس و داستان کوتاهی که نوشتی هست؟

رابطه که حنما هست
خود من
:)
از شوخی گذشته این سه تا که گفتند همه یه نوع تلاش برای فهم دنیای اطرافم بوده و شریک شدن اون برداشت با بقیه

12- چه وقتایی دوست داری عکس بگیری، حساب خاصی وجود داره؟

هر وقت که فرصت باشه
ولی وقتایی که غمگینم، عکس حالم رو بهتر میکنه

13- دوست داری روی جوابهایی که می دی بحث بشه

چرا که نه؟
Posted 7 days ago.

شهیره جان
خیلی خیلی خیلی خیلی خوشحالم شمارو اینجا میبینم
شما از شخصیتهای شناخته شده بین ایرانیان روی فلیکر هستین
و نیز از محترمترینها
14.
فکر میکنی علت این احترام چیه؟

منم از اینکه اینجا هستم خیلی خوشحالم و ممنون از دعوت
دوستان
شخصیت شناخته شده
:)))
این خیلی بامزه یود، لطف دارید شما
احترام هم شاید خوش شانس بودم
:)
ولی از قلم نیفته که در مورد شناخت افراد و تاثیر روی اونها مطالبی رو هم خوندم

15.
حتی فیگوری به اسم آریامهر از شما به عنوان دوست خیلی نزدیک یاد میکنه
این نقطه قوته یا ضعف؟

خب یه زمانی با هم تماس زیاد داشتیم و دوست بودیم
هیچ وقت دوستی نقطه ضعف نمیشه
هر چند که گاهی مواردی پیش میاد که
مسئله ساز میشه
ولی قرار نیست که همیشه همه چیز مثل داستانهای بچگیا با پایانی خوش تموم بشه

15.
آخرین باری که در تور عکاسی لندن همدیگرو دیدیم
تقریبا یک سال پیش با چند روزی پس و پیش
شما شب با مینا رفتین خونش
و من و محسن معصومی هم اومدیم سمت من در لندن
من و محسن سر راه یکجا نشستیم ابجو "خوردم" یعنی محسن نخورد
شما چه کردین؟

روز خوبی بود
یادش بخیر
من از همون گردهمایی صاحب دوربین لایکا (اسمش رو درست گفتم؟) شدم
:)))
خوب شد اون قسمت کی آبجو خورده و کی نخورده رو شفاف بیان کردید
:)
ما؟
رفتیم خونه مینا جان
دست پخت خوشمزش رو خوردیم و تا فرداش هم مهمون مینا جان بودم
Posted 7 days ago

16.
منهم مثل شما بیشتر عمرم را در خارج گذروندم
مخصوصا در شمال اروپا در سوئد
به جرات میتونم بگم که کوچه پس کوچه های اروپارا جوریدم
از شمال به جنوب
از شرق به غرب
از کمونیسم به سرمایه داری
نهایتا میگم که تنها جای نفس کشیدن در اروپا لندنه
فکر میکنید چرا آدمی مثل من
با تجربه من
با سن من
به این نتیجه میرسه؟

اونو نمیدونم
ولی خودم عاشق لندنم
البته حس آشنای منچستر رو برام نداره
ولی
انگار همه احنمالات اونجا ممکن مبشه
ترکیب مردمش رو دوست دارم
همه از همه جا هستند
و از شیر مرغ تا جون آدمیزاد توش پیدا میشه
نشون از ایران داره
ولی کسی هم بکار کس دیگه ای کار نداره
هم تو هنر آخرشه
و هم تو بی هنری
هم فرهنگ و هم بی ادبی
کمتر جایی میشه پیدا کرد که این همه تضاد کنار هم بشه رشد کنه و اصطحکاک بینشون ایجاد نشه
Posted 7 days ago

17.
در تاپیک "در بغلی سیاهی کیستی" نکات حاشیه ایی اینجا بحث میشه. تا حالا اونجا بودین؟
اگر نه
سری بزنین

چشم
ممنون از اینکه اطلاع دادین
+++

18.
حالا که ازون تور عکاسی یاد خوب دارین
عکسی ازون جا برامون اینجا بگذارین
عکسی که تا حالا پخش نکردین

خب این یکی از نازترین افراد گروه
که متفاوت با شخصیت عادیش کلی خسته شده بود
و از دست عکاسان حوصلش سر رفته بود




اینم در باب دارندگی و برازندگی




امیدوارم که مقبول افتد
:)
Posted 6 days ago.

خواهش
بله خود خودتونین
و تلفن معروفتون

++++
سلام از ماست
ممنون
به به دارین بازگشت رو می خوانین
پس دیگه اصلا اینجا چکار می کنید
کارهای مهمتر دارین
:)
Posted 6 days ago

خب من اومدم
:)
خب خوش اومدی
:)
+++

19. نظرت راجع به اینا شهیره جان

سیاست
ملغمه ای از دروغ و سلطه جویی

دین
اگه برای دینداری باشه میتونه تو مشکلات دست آویزی باشه
اگه برای دنیاداری باشه خودش میشه مشکل ساز

خدا
فاصله

نجابت
بی بندو باری از روی انتخاب صدها بار بهتر از نجابت جبریه

حجاب
همون قضیه کشتن گنجشک ها برای ادب کردن کرکس هاست
Posted 5 days ago

20. بدترین توهینی که میشه به یه زن کرد ؟
توهین، توهیته
دیگه درجه بندی نداره
زن و مرد هم نمی شناسه
ولی چیز خاصی نیست
توهین می تونه حتی یه کلمه تحسین آمیز باشه
وقتی که نادانی اونو به زبون بیاره

21. استفاده ابزاری از زن رو از دیدگاه خودت دقیق برام توضیح بده
اینم زنانه و مردانه نداره
بگیم استفاده ابزاری از انسان
خب این رو هم نمیشه گفت استفاده
بهتره بگیم که سو استفاده
سو استفاده از انسان
دیگه از اسمش پیداست
Posted 5 days ago.

22. رابطت با

سینما

بستگی داره
اهل سینمای سرگرم کننده نیستم
ولی برخی از فیلم ها رو که مثلا صدابرداری و یا گرافیک خاصی داره
دوست دارم تو سینما ببینم

+++
ورزش

اعل ورزش سنگین و رفتن به کلاس ورزش و جیم نیستم
ولی عاشق پیاده روی، دوچرخه سواری و شنا هستم

+++
فلسفه
روانشناسی

به هر دو علاقه دارم
ولی خیلی هم جدی نمیگیرمشون
:)
Posted 5 days ago.

23. ازدواج و بچه دار شدن مانع از پیشرفت یه زن در زمینه های مختلف نمیشه ! ؟ و کارهاروبراش سخت تر نمیکنه ؟
برای تو اینطور نبوده ؟

کارها که حتما سخت میشه
ولی جلو پیشرت رو گرفتن، بستگی داره تا پیشرفت رو چی بدونی
ازدواج و بخصوص بچه دار شدن چه برای زن و چه برای مرد محدودیت هایی میاره
خصوصا برای مادر در سالهای اولیه رشد کودک
ولی شریک خلقت شدن
و یا حتی بدون اینکه از نظر بیولوژی مادر بشی
خود بزرگ کردن بچه
به رشدی میرسونت که کمتر موقعیتی مثلا موفقیت شغلی می تونه با اون قابل قیاس باشه

در مورد خودم
آسون نبوده، با بچه درس خواندن و کار کردن
ولی غیرممکن هم نبوده

24. ازدواج و تشکیل خانواده آرامش میاره ؟ چه قدر ؟
چی؟
آرامش؟
:)))
ببخشید نباید بخندم
ولی
ازدواج وفتیه که معنی عدم آرامش رو تازه میفهمی
تازه این مال ازدواج موفقه
تا اون موقع اکثرا در خونه پدر و مادرشون هستند
و معنی مسئولیت و درگیری با زندگی در اجنماع رو دقیقا نمیدونن
تازه بعد از ازدواج میفهمی اون چیزهایی که قبلا ناراجتت می کرده همه یه پوسته ای از مشکلات بوده
بعد هم که بچه بدنیا بیاد
که باید با یه چشم باز بخوابی و دائم نگران حال و آینده کس یا کسانی باشی که میشن از وجودت عزیزتر

ببخشید اگه کسی رو ناامید کردم
ولی اهل در باغ سبز نشون دادن هم نیستم
امیدوارم دیگران که در این مورد تجربه دارن
حرفای منو تکمیل یا تصحیح کنن
Posted 5 days ago.

25.
بهترین فیلم
بهترین کتاب
بهترین خواننده
بهترین عکاس
بهترین نویسنده
بهترین شاعر

فکر کنم که با کلمه بهترین مشکل دارم
بهترین ندارم
خیلی از فیلم ها مثلا داستانش رو دوست دارم
خیلی ها رو بازی هاشو یا جلوه های ویژه اونو
ولی اگه یه فیلم رو بخوام نام ببرم که الان به ذهنم میاد
بدوت اینکه بخوام مارک بهترین بهش بزنم
باید بگم
ایرانی: رنگ خدا رو دوست دارم
غیر ایرانی: شکلات

کتاب

عاشق کتاب خواندنم. چشمهایش
تنها کنابیه که اول از کنابخانه گرفتم و بعد از اونکه خواندمش، رفتم خریدمش
پس شاید خوبه که اسمش رو بیارم
راستی جالب اینجاست که به کسی دادم بخونه، دیگه پس نداد
یعنی یه بار دیگه می خوام بخرمش
از این جهت هم این کتاب برام رکورد دار هستش
:)
به انگلیسی هم
Kite Runner

خواننده

قدیمی ها و سنتی خوان ها رو دوست دارم
اونایی که زمانی رو گرامافون ها بودند
خواننده های الان داخل ایران رو هم دوست دارم
سبک گروه آبجیز، رعنا فرحان، عرفان و تتلو رو خیلی طرفدارم

عکاس

خیلی از عکسهای دوستانم در فلیکر یاد گرفتم و اونا رو دوست دارم
ولی عکسهای یک نفر
منو به عکاسی علاقمند کرد
و اون عکسهای آقای نادر داوودی هستش

شاعر و نویسنده

شاملو، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، حافظ
و لیست ادامه داره
Posted 5 days ago.

26
امیدهایی که تو سالهای 20-30 سالگی داشتین، چقدرش به واقعیت پیوست؟ شده اصلا به اون آرزوها فکر کنین

این سوال رو که خواندم احساس پیری کردم
:)
...
خب
خیلی از آرزوهام به واقعیت پیوسته
خیلی هاشون هم نه
خیلی هاشون را حتی فراموش کردم
خیلی آرزوها هم تازه به لیستم اضافه میشه

+++
زندگی تا چه حد چیزی هست که آدم فکرشو میکنه؟

فرمول خاصی نداره
همین قدر بگم
که فکر می کنم زندگی چیزیه که باید براش برنامه ریزی کرد
ولی خیلی مواقع اونی که تو خواستی و یرنامه ریختی از آب در نمیاد
گاهی باید جنگید
و گاهی تسلیم شد
مهم نیست که تا چه حد زندگی میشه اونی که فکرشو می کردی
مهم اینه که تا چه حد برای پذیرش سرنوشت با آغوش باز آمادگی داری
حتی وقتی اونی نیست که امیدواری
...
ناگفته نمونه که گاهی هم بهتر از اونچه تو خواب و رویا میبینی میشه
Posted 5 days ago

27
23 خیلی کلیدی بود. من بهش برخواهم گشت احتمالا. از "رشد" صحبت کردین، منظورتون از این لغت چیه

کلیدی اونوقت یعنی چی؟
رشد ؟
خب شاید بشه گفت که رسیدن به قابلیت هایی که در انسان هست ولی بروز داده نمیشه تا مواقع خاص
مثلا مهمتر بودن کسی دیگه غیر از خود
آماده بودن که از جونت هم بگذری برای یه نفر دیگه
ارتباط عمیق روحی با یه انسان دیگه داشتن
گرسنش میشه تو می فهمی
ناراحنه تو میدونی
...
با خندش جون میگیری
و با درداش بیشتر از خودش بخودت می پیچی
خلاسه حتی غریزه هایی ابتداییدکه در وجودته
به یه نحوی تحت تاثیر قرار میگیره
اینم باز کردن رشد از نظر من
Posted 4 days ago.

28 - چرا اینو عنوان کردین
"حتی اگر فرزند بیولوژیک آدم نباشه" من سر این موضوع موندم واقعا، چقدر فرق داره بچه ایی که اداپت میشه با بچه ایی که به دنیا میا

اینو به خاطر این گفتم که احیاتا برداشت اشتباه نشه
چون فرقی نمی کنه
متاسفانه تو ایران خیلی این یه مسءله هستش
البته این برداشت من از میان بحث های تلویزیونی هست
و امیدوارم که
برداشتم اشتباه باشه
خلقت ابعاد مختلف داره
بعضی ها فرزندی رو به میپذیرند
ولی همیشه به یه چشم دیگه بهش نگاه میکنند
بعضی ها هم این واقعیت رو از خود بچه پنهان می کنند
اینم اشتباه هست
Posted 4 days ago

29 -
موجودی را درست میکنی و تا این حد دوستش داری که آرامش و آزادی را ازت میگیره
به نظر شما ما توی یک جور پارادوکس زندگی نمیکنیم؟ ما یک جور برده چرخه طببعت نیستیم؟ حس میکنم مهم نیست چقدر باهوش باشی، چقدر اشتها برای تجربه و زندگی کردن داشته باشی، این طبیعته که برنده بازی هست. تا یک سنی بهت وقت میده بازیگوشی کنی بعدش نوبت تو هست که نسل بعدی را به وجود بیاری و ازش حمایت کنی. خیلی هم انتخابی توش نیست. انگار یک سیم پیچی تو مغز آدم اینو دیکته میکنه. با این نگاه مشکل دارین، یا قبولش دارین؟ خیلی بیرحمانه یا نا امیدانه هست؟


ما برده خیلی چیزها هستیم
چرخه طبیعت مهربون ترین اربابمونه
انتخاب تو خیلی از کارهای ما نیست و نبوده
ولی توی همون چهارچوبی که بهمون اجازه داده شده
که حدود قلمرویمون باشه باید پیش روی کرد
تا جایی که میشه
نه بیرحمانه هست و نه نا امید کننده
همینه که هست
یه جور آش کشک خاله 

30 - احتمالا یک ایرانی که بچه اش را خارج از ایران بزرگ میکنه مشکلات خاص خودش را داره احتمالا، نظر و تجربه شما چیه؟ مشکلات والدین ایرانی تو بریتانیا مثل مشکلات والدین بریتانیایی هست؟ اگر نیست، چه مسایلی بیشتر مطرح میشن

سوال جالبیه
سوالی که خودمون هم توش موندیم
:))

مهمترینش نداشتن الگو هست. نمیدونی خیلی از برنامه ها رو باهاش چطور کنار بیای
تقزیبا همه چیز رو باید خودت تجربه کنی
چون چیزهایی که با مشاهده زندگی دیگران در ایران دیدی، یا در مورد خودت و برادر خواهر ها پیاده شده کلا نامربوطه
البته در این از نو تجربه کردن فایده ای هم وجود داره و اون ایته که الگوهایی که تاریخ مصرفش گذشته رو نمی خواهی پیاده کنی

مشکل بعدی به نطر من اینه که یک سری کمبود های عاطفی رو می خواهی جبران کنی یعنی
علاوه بر مادر یا پدر بودن نقش مادربزرگ، پدربزرگ، عمه، خاله، دائی، عمو و ... رو هم بازی می کنی. و این سخته

با این حال فکر می کنم بزرگ کزدن بچه تو ایران هم مشکلات خاص خودش رو داره
و خیلی هم نباید دلمون برای خودمون بسوزه
احنمالا بیشتر برای بچه ها یی که با ملیت دوگانه بزرگ میشن مشکله
تا پدر و مادر ها
Posted 4 days ago.

سلام
خدمت شما دوست گرامی

+++

31-
قصد دارید نوشتن رو ادامه بدید؟

بعضی اوقات برام نوشتن میشه یه همدم یا شاید یه مرهم
وظیفه یا شغل نیست
که بشه راحت کنارش بذارم

+++

32-
اگه جواب سوال قبلی مثبته : کتاب بعدیتون چیه؟

نمیدونم دقیقا
چند تا کار نیمه تموم دارم
ولی گمونم کار بعدیم به انگلیسی باشه

+++

33-
بهترین هدیه ای که تا حالا گرفتید و دادید چی بوده؟

زیاد در بند اینکه هدیه چی هست نیستم
بیشتر اون حسی که کادو دهنده داشته تو اون موقع برام مهمه
همه کادوهایی که گرفتم دوست داشتم
کادو دادن هم خودش خیلی شیرینه
عجیبه، نمی دونم چرا
ولی هست

بهترین کادو هم که درش دخیل بودم
چه در دادن و چه در گرفتنش
حس زندگی و زنده بدون بوده
لبخند بوده و دستی که وقتی افتادی برای کمک به یاریت میاد
حتی اگه اسمش کادو نبوده
Posted 3 days ago.

34.
در استکهلم سرما بعضی وقتا
به منهای 25 درجه میرسید
و در چنین اوقاتی باید بود زندگیتو ادامه بدی. مثلا سر کار بری
بری از مغازه دستمال توالت بخری و ازین قبیل
سرما در چارچوب بدنت نه تنها میرفت
بلکه میموند
بعد خونه میومدی و یک چای داغ با یک شات ویسکی یا کنیاک درش میخوردی
گرم میشدی
حال میومدی
چه فعل و انفعالاتی در بدن پیش میومد؟
الکل داغ متفاوته
چرا؟

تا اونجا که من میدونم
بدن برای اینکه درجه حرارتش رو در اطراف اعضای حیاتی مثل قلب و کلیه و ... حفظ کنه
خون رو از پوست دور میکنه
الکل باعث میشه که رگها منبسط بشن و خون به زیر پوست
بیشتر بیاد و هم ارگانهای حیاتی رو سرد میکنه و هم اینکه ار همونجا
دمای بیشتری رو از دست میده
البته چون دست و پا گرم میشه احساس میکنیم که بدن گرمتره
و نباید تو سرما الکل نوشید و رفت بیرون بون اینکه لباس گرم داشته باشی
ولی خیلی ها هم اینکار رو میکنن
طوریشون هم نمیشه!!!!!!

کلا نوشیدنی گرم چون زود هم چذب میشه
میتونه دمای بدن رو بالا ببره
شاید به خاطر همینه که به اونا که تو سرما بودند و خطر هایپوترمیا تحدیدشون میکنه نوشیدنی داغ میدم . البته از نوع غیر الکلیش
Posted 3 days ago

35.
به نظر میاد شما زبان انگلیسیتون خیلی خوب باشه برعکس من
فرق
home
با
house

نه بابا
اینطوریام بیست
house
میشه بیشتر مثل سرپناه
home
میشه مثل خونه و جایی که بهش تغلق بیشتری داری
فکر کنم البته
شاید به همین دلیل برای وطد ار دومی استفاده میشه
ولی خب از هر دو لغت به هر دومعتی هم میشه استفاده کرد
فکر نمیکنم که خیلی مهم باشه
Posted 3 days ago

36.
فرق قانون با اخلاق

اخلاق از فکر، اصول و درون آدم سرچشمه میگیره
قانون یه دستوز العمله
که از بیرون دیکته میشه

+++

37.
مبدا شما کجاست؟ اخلاق یا قانون؟

بستگی داره
ولی اگه بین این دو تضاد باشه
ترجیح میدم با اخلاق خودم پیش برم
البته تا جایی که ممکنه
ولی پای مجازات که بیاد وسط
خب مجبوری که با فانون عمل کنی


38.
سوال قبل را در دو جامعه مثل ایران که دمکراسی درش نیست با اروپای غربی
مثلا انگلیس
مقایسه نکنید
ولی در دو حالت مختلف برای من تشریح کنید

چی؟
در دو جامعه که در یکی دموکراسی هست و در یکی نیست منظورتونه؟
خب بگیم مثلا قوانین رانندگی
اینجا از سمت راست رانندگی میکنی
و در ایران از سمت چپ
هر کدوم هم تابع قانون خودشونه
وقتی از کشوری به کشور دیگه میری
خب باید طبق قوانین عمل کنی
اخلاق هم این احترام به قوانین رو تایید میکنه

ولی وقتی راجع به چیزی صحبت میکنی که با اخلاقت مغایره خب فرق میکنه
اگه چیزی باشه در حد اختیاراتت
با اخلاق و وجدان خودم جلو میرم
ولی خیلی چیزها از حد اختیار ما خارجه، نه؟

واضح بود جوایم یا نه رو نمیدونم
راستش خودم هم کمی از جوابم گیج شدم
:))
Posted 3 days ago

39.
فرق عارفه با شهیره چیه؟

حل المسائل

شهیره=علوم طبیعی
عارفه=علوم انسانی

خب احتمالا فرق خیلی زیادی دارند
ولی خب هر دو اسمشون 5 حرفه و با ه هم نموم میشه
:)

++++
40.
در هلند میری کافی شاپ کانابیس میخری و میکشی
قانونی
در ایران شیره کش خانه داشتیم
در میان سرخپوستها چپق صلح که کانابیس بود داشتیم
مگه اینا خرند این چیزارو میپذیرن؟

شما به ملت چکار دارین
خب حنما دلیلی دارن دیگه
که اینکار رو میکنن
شاید یه راه فراره
نمیدونم. باید از خودشون پرسید
Posted 3 days ago

41.
بعضی از مواد مخدر:

رویا ساز
بی خیال کننده
صلح
خلاقیت

به عنوان یک داروساز

ساید افکتهای منفی هم داره این سابستنسها؟

مثل همه مواد مخدر اون وابستگی به این مواد
و از بین بردن زندگی خود و اطرافیان فقط برای اینکه بتونی به دوز بعدی برسی
از بدترین عوارضه
اثر روز سلولهای مغزی هم که ثابت شده است
که میشه نور علی نور
Posted 3 days ago

42.
من دلم سخت گرفته است ازین
میهمان خانه مهمان کش روزش تاریک

از نیما

از مولوی
از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

دل اینها از چی گرفته این حرفهارو زدن؟

فکر کنم که مهم نیست که چرا اینو گفتند
و منطورشون چی بوده
مهم اینه که با این کلمات تونستند با مخاطب ارتباط برقرار کنن
و حسی رو در شنونده القا کنن
حالا هر کسی باید از خودش بپرسه که من دلم از چی گرفته
که وقتی اینا رو میخونم اینقدر به دلم میشینه
و میتونم درکش کنم
بدون اینکه شاعر رو دیده باشم یا از نردیک بشناسم
لیستم که تا بخوای فراوون برای دلیل دلگیری
بگو از چی دلگیر نیستی
Posted 3 days ago

43.
یکی دو سوال تکراری

شعر سبز اخوان:
اخوان از چی حرف میزنه؟

ترانه خوابم یا بیدارم که گوگوش خونده
زمان و مکان را دراین شعر مشخص کنید

اونو نمیدونم ولی
کلا هر سبزی نشان از رشد و حرکت
از آغاز یه چرخه جدید
یه امید یه جرقه
یه تحول و یه راه پویاتر رو پیش گرفتنه

خوابم یا بیدارم؟
باید برم بهش گوش کنم
حضور ذهن ندارم

+++

44.
از صندلی داغ سینا
عارفه
ایمان
بارونی

از هر کدام یک سوال را انتخاب کنید که دوست داشتین اون سوال از شما شده بود
و به اون سوال جواب بدین


نگاهی انداختم به سوال هایی که شده بود

سینا
اون معادله خیلی خوب بود
بین سوال های جدی
جالب شده بود

جواب من: نمیدونم
:)

عارفه
عصبانی بیشتر میشی یا ناراحت و کدوم بدتره

جواب من: خیلی خیلی آسون ناراحت میشم ولی خیلی خیلی دیر عصبانی. ولی وای بحال فلک وقتی عصبانی بشم. ناراحتی رو خودم تاثیرگذارتره و عصبانیت رو اطرافیان

ایمان
یه نصیحت

جواب من: هیچ وقت کسیو نصیحت نکن

بارونی
آخرین کتابی که خواندی؟

جواب من
بیشعوری - راهنمای علمی شناخت و درمان خطرناک ترین بیماری تاریخ بشریت
نویسنده: دکتر خاویر کرمنت
ترجمه: محمود فرجامی
کتاب اینترنتی
Originally posted 3 days ago. (permalink | edit | delete)
Shahireh edited this topic 2 days ago. 

45.
شهیره نویسنده

فرق تار با پود

تار همون پوده وقتی که از زاویه 90 درجه نگاهش کنی
ولی با هم میشن چیزی فراتر از الیاف
این یعنی دیدت به مسائل فقط از یه زاویه نیاشه
تا برداشت الیافیت
بشه یه بافت محکم و ممند

46.
ترانه طاهره که هم شجریان خوندتش
و هم فریدون فروغی

از طاهره چی میدونین؟

تا اونجا که من میدونم مال دوران مشروطیت بوده
باید شیر زنی دانا میبوده
به سفر می رفته و مسئله جواب میداده
و برای اونچه که بهش ایمان داشته از خونه و بچه هاش گذشته
Posted 3 days ago

47.
تنم بوی تن او دارد امشب
سراغ یوسف کنعان مگیرید

این شعر مال کیه؟

متاسفانه نمیدونم
شما بگید
Posted 3 days ago


++++++
@شهیره

تنم بوی تن او دارد امشب
خبر از یوسف کنعان مگیرید

این قطعه
مصرع پایانی ترانه ای زیبا از زیبا شیرازی هست
اسم ترانه را به فارسی یادم نمیاد
ولی به انگلیسی
lovesick

فکر میکنم شیدا باشه به فارسی
Posted 2 days ag

++++++++++
48. کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ ؟

ای بابا سر ما درد میکنه برای شناسایی راز
مخصوصا پای گل سرخ هم در میان باشه
:) 

گفتی که
"ولی پای مجازات که بیاد وسط
خب مجبوری که با فانون عمل کنی "

49.
تا چه حدی ؟ تا چه حدی حاضری با قانون پیش بری که فقط مجازات نشی؟
ینی تا چه حدی حاضری یه قانونی که اصلن قبولش نداری و خلاف اخلاقت هستو حاضری زیر پا بذاری؟

منظور از مجازات
قیمتیه که باید بپردازی

اگه قانون بگه که این بابا بی دینه و مالش رو باید برد تا به رحمت رسید
و این با اصول من تناقض داره
خب میگم نه
ولی اگه به تفنگ تو پیشونی نشونه رفته باشه
دوست دارم بگم بازم میگم نه
ولی خب نمیدونم که اگه تو این شرایط باشم چکار میکنم
آزمایشات
Milgram
که چهره سیاه اطاعت آدم رو نشون میده
حسابی می ترسونم

بهتره که اینو شرح بدم
برم ببینم تو وب فارسیش هست
وایستا
...
آخ جون بود

fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B2%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B...

اینو حنما تا حالا شنیدی
اگه نه حنما نوصیه میکنم
Originally posted 3 days ago. (permalink | edit | delete)
Shahireh edited this topic 3 days ago. 


50. کسی که قانونی رو که خلاف اخلاق درونش هست زیر پا میذاره و از مجازات نمیترسه آدم با شهامتیه یا آدم احمقیه ؟

بستگی داره به مجازات
بازم رجوع به سایت بالا
Posted 3 days ago

51. در کودکیت چه تصویری از خدا داشتی با چه شکل و شمایلی تصورش میکردی؟

چیزی که یادم میاد از تصویر مذهب
شمایل امام علی بود که تو خونه مادر بزرگم بود
دین یه جورایی اون شکلی بود


++++

52. جایی خوندم که :
ما به همه ی عقیده ها احترام میگذاریم ما به همه ی دین ها احترام میگذاریم اما بی خدایی تحت هیچ شرایطی قابل احترام نیست

نظرت چیه ؟ و به نظرت چرا اون کسی که این رو نوشته، بی خدایی رو یک عقیده ی قابل احترام نمیدونه

هیچ عقیده خاصی شرط احترام نیست
قراره که ما به بشریت احترام بذاریم
به انسان
عقیده، دین، رنگ پوست، درامد، شعل.... هیچ کدوم تو این معادله نمیاد
Posted 3 days ago.

 53. با "نیما شریف" نسبتی داری ؟
:D

نسبت دوستی
ولی عاشق فامیلشم
خیلی قشنگه
:)




54. بادی ایکون آقا رامین در فلیکر
چه تصویری ازشخصیت آقا رامین میده بهت
تفسیرش کن

انگلیسی ها یه مثلی دارن که میگه
Don't judge a book by its cover
هیچگاه در مورد یک کتاب از روی جلدش قضاوت نکن


55. نظرت درباره ی فتو استریم و عکسهای من

وای خیلی خیلی دوستش دارم
بیشتر از همه از فکری که پشت ایده هاته خوشم میاد
originale

اینو اونقدر دوست دارم
ازش الهام گرفتم برای یه عکسی که میخوام بگیرم
www.flickr.com/photos/barooni_23/5518573660/in/photostream
Posted 3 days ago.

56. هرکی حرف سیاسی نمیزنه ترسوعه اونی که میزنه با شهامته ؟

اصلا با تقسیم بندی های کلی به این سبک مخالفم
شهامت و ترس فاکتورهای زیادی داره
در برخی از شرایط اعتراض سیاسی میتونه از روی ترس باشه
ترس از متفاوت بودن
همون خواهی نشوی رسوا
تازه شرایط هر کسی با دیگری فرق میکنی

بعدش هم با مارک زدن رو مردم مخالفم
در رابطه با شغلم باید یک دوره رو میگذروندم تا بتونم مشاور دانشجو هام باشم
تو اون دوره خیلی چیها یاد گرفتم
مهمترینش این بود که همچ وقت رو هیج کسی هیچ مارکی نزن
چون وقتی اینکار رو کردی
توانایی چیزی متفاوت با اون بودن رو ازش میگیری
من به این خیلی معتقدم
و سعی میکنم مثلا فقط از رو ی داشتن یا نداشتن فعالیت خاص
انگ بزدلی رو به کسی نبندم
Posted 3 days ago.

57.
به کدوم یکی از این شعارا موافقی

نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
یا
هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران

؟

بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
Posted 3 days ago

58. علی رضا افتخاری رئیس جهوررو بغل میکنه محمد رضا شریفی نیا هم یه کاری مشابه با این کار
اینا از چشم بعضی از مردم میفتن
و بعضی از مردم ازشون متنفر میشن و دیگه کاراشونو دنبال نمیکنن
این یعنی هنر رو قاطیه سیاست کردیم؟
این بده یا خوب ؟

اصلا بد یا خوب مرز خاصی نداره
هر کسی هم مسئول اعمال خودشه
به نظر من اگه منظور چاپلوسی نبوده
و واقعا دوستش دارن
خب خدا به پای هم پیرشون کنه
ولی اگه این یه نمایشه
خب فرق میکنه
دیگران رو نمیدونم
ولی خودم از چاپلوسان کلا می پرهیزم
کاش یادم میومد امیر کبیر در باره چاپلوسا چی گفته
Posted 3 days ago.

59- بنی آدم اعضای یکدیگرند یا اعضای یک پیکرند؟

روایات مختلفه
بحث هایی رو هم در این مورد دیدم
راستش اینو به همین سبک از بچگی یادم مونده
ولی هر دو فرق چنداتی هم نمیکه
و یک معنی رو میده
Posted 2 days ago

60.
انسان موجود پیچیده ای است
دو دید کلی در علم به انسان وجود داره
دید فیزیکی که علوم طبیعی
مثلا علم پزشکی داره
و دید انسان روحی
که دید علوم انسانی است

این دو دید در تضاد نیستند
اما ایرادی که به علوم طبیعی و دیدش به انسان گرفته میشه
اینه که انسان روحی را نادیده میگیره

فکر میکنید چجور میشه این دو دید را درهم ادغام کرد؟

اصلا چه اصراریه که ادغامشون کنیم
دو طرز دید مختلف هر کدوم با خطاها و ریزبینی خودشون کنار هم
با علم به اینکه این فقط یک دیده
و برای درک بهتر دیدهای دیگری رو هم باید بهشون رجوع کرد
کاملتره
یادمه که تو تستهای آماری وقتی داری مثلا اختلاف میانگین یک فاکتور را بین چند گروه مقایسه میکنی
باید از تست های آماری استفاده کنی که ترکیبی هستند
یعنی نمیشه که گروه اول رو با دوم مقایسه کنی و بعد با گروه سوم
چون هر تستی درصد خطای خودش رو داره
و اگه تعداد تستهات زیاد باشه درصد
جواب مثبت یا منفی کاذب هم بالا میره
حالا منم می خوام عکس همین رو بگم برای ترکیب دید های مختلف
چون انسان با تست آماری فرق میکنه
...
به به عجب جمله ای گفتم خیلی حکیمانه بود
می خوام یکبار دیگه هم بگمش
انسان با تست آماری فرق میکنه

آخ کاش اسپند داشتم
:)
بگدریم
....
یه مثال
من پلو و خورش قیمه دوست دارم بستنی هم دوست دارم
ولی اگه بستنی رو بریزین رو پلو و خورش
دیگه هیچ کدوم رو نمی تونم بخورم
در مورد علوم مختلف و شعبه های اونم همین نظر رو دارم
ادغام نشده رو ترجیح میدم
به شرط اینکه ادعا نداشته باشه که این کامل ماجراست
در نظر نگرفتن بخشی از ابعاد انسانی هم در یه شیوه تفکر علمی دلیل نقص اون شیوه نیست
Posted 2 days ago.

61
نظر شما روی اینکه بشر با کمی تغیررات شیمیایی تو بدنش، حالا از الکل یا مخدر باشه تا هرمون یا آرام بخش این قدر دریافت ، خواسته ها و احساساتش عوض میشه . دریافت ما به نظر شما شکننده نیست.

مطمئن نیستم
دریافت ما شکننده نیست
یعنی چی؟
Posted 2 days ago


62 - من نفهمیدم جواب سوال 60 رو چه جوری به تست آماری ربطش دادین! توضیح میدین؟
:D

از قانون ... وای اسم قانون یادم رفت
تو ریاضیات جدید برای اثبات معادلات استفاده میشد
یه چیزی (که یادم نیست چی بود اسمش) منفی
حالا بگیم اثبات منفی
که مستقیم معادله رو اثبات نمی کردی
ولی تقطه عکسشو رد میکردی
و نتیجه می گرفتی که اگه این درست نیست
پس نقطه مقابلش درسته
و این میشد اثبات معادله
خب توضیحات کافی بود یا ادامه بدم؟

تبصره
بعدا یافتم که اسمش هست برهان خلف

+++++

63 - وقتی صحبت از اخلاق شد، تو جواب شما واژه درون بود و تو جواب عارفه واژه دین. شما چقدر به ارتباط دین و اخلاق متعقدید؟ میشه یکیشو داشت و دیگری را نه؟

خیلی از واژه ها اونقدر به شیوه غلط استفاده شدند که معنی اصلیشون رو از دست دادند
شاید به همین دلیله که مرحوم دهخدا وصیت کردند که حتی یک کلمه به معانی کلمات جمع آوری شده از جانب ایشون اضافه نشه
بگدریم
دین یا اخلاق یا وجدان یا انصاف فکر کنم همه در عمل باید
یه قطب نمایی باشن که یه سمت رو نشون بدن
مگه اینکه کنار شون آهنربای جهل و خرافات باشه

میشه یکیشو داشت و دیگری را نه؟
وقتی یه دینداری میگه "اگه دین ندارید لااقل آزاده باشید" خب حتما میشه
Posted 2 days ago. 



64 - حرفهای شما منو یاد آبراهام مازلو میندازه. در مورد مازلو چی میدونین؟

به حق چیزهای نشنیده

ولی نه اجازه بدین، تک زبونمونه
:)

اجازه آقا
با تقلب اینا رو میدونیم

روانشناس انسان‌گرای آمریکایی می‌باشد. او امروزه برای نظریه «سلسله مراتب نیازهای انسانی‌»اش (هرم مزلو)[۱] شناخته شده است.[۲] مزلو همچنین به عنوان پدر روانشناسی انسان گرا شناخته می‌شود.[۲] او در سال ۱۹۵۴ کتاب «انگیزه و شخصیت» را درباره نظریه سلسله مراتب نیازها منتشر کرد.[۳]

:))
Posted 2 days ago



65 - سوالی بوده تا حالا که حس دفاع را تو شما برانگیخته باشه؟
متعجبتون کرده باشه؟
عصبانی تون کرده باشه؟
به فکر کردن کشونده باشه؟
شما سوال را مهم نیست، اما دوست حس غالبتون را بدونم اگر الان خودتون را مرور کنین چی میبینین؟

راستش بیشتر از همه چیز متعجم
اصلا انگشت بدهان موندم
نه از سوال بخصوصی
ولی از اینکه اولا تا حالا این همه سوال از من پرسیده شده
بین خودمون بمونه ولی راستش فکر نمیکردم که بیشتر از
20-30 تایی سوال ازم پرسیده بشه
دوما و جالب تر از اون اینه که کسی پیدا میشه جوابای من رو می خوانه
:)
کلا سوالات هم خب از اونجا که با خیلیاشون برای بار اول روبرو میشدم
قوه تفکر رو قلقلک میدن
و باهاشون راحت بودم


شما سوال را مهم نیست، اما دوست حس غالبتون را بدونم اگر الان خودتون را مرور کنین چی میبینین؟

اگه خودم رو مرور کنم چی میبینم؟
خب معلومه خودم رو میبینم به حالت مرور شده
:)
شما چی میبینین؟
Posted 2 days ago. 



66-بهترین خاطرتون تو ایران بوده و تو انگلیس

فکر می کنم
تو ساخته شدن یه خاطره خوب
جا نقشش خیلیم مهم نیست


اولین گردهمایی با اعضای فلیکر رو تو انگلیس تجربه کردم
که خیلی پر خاطره بود
گردهمایی های تو ایران هم که دیگه جرف نداشته

همه اینا
موقعیتی شد که با دوستان خوبی آشنا بشم
دیدن کسانی که فقط از طریق اینترنت با هم تماس داشتیم
همش خاطره بود
Posted 2 days ago.




خب کم کم زمان من داره تموم میشه
برای تکمیل شدن جواب ها
تو فرصتی که بدست اومده
می خوام گریزی بزنم به سوالی که بالا پرسیده شده بود
و حضور ذهن نداشتم

سوال
ترانه خوابم یا بیدارم که گوگوش خونده
زمان و مکان را دراین شعر مشخص کنید

پاسخ
اینو الان گوش دادم
البته قبلا شنیده بودم
ولی شعر رو درست یادم نمیاومد
خوشحالم که از رو توجه بهش گوش کردم
+++ببخسید
از خصوصیات یه کار با ارزش اینه که
الزلما به یه فضا، زمان و یا مکان خلاصه نمیشه
اینم همینطوره
میشه تو زمان قبل و یا بعد خلقش هم به روز باشه
Posted 1 second ago.




Friday 10 June 2011

My photos on Flickr

An open invitation!
Originally uploaded by Shahireh



© All rights reserved

My Red Melancholy


                                                                   © All rights reserved

Tuesday 7 June 2011

Supernova of a L O V E

Effect by iPhone

"Supernovae are extremely luminous and cause a burst of radiation that often briefly outshines an entire galaxy, before fading ..."   read more
Not all stars die off this way, but all loves end like this

 ابرنواختر یک عشق
سوخت هسته ای ستاره ها که تموم بشه، اونا با یک انفجار از بین میرن و ابرنواختر رو بوجود میارند. یک چیزی برعکس حفره سیاه هر ستاره ای اینطوری نمی میره ولی مرگ هر عشقی به همین سبکه


© All rights reserved

Monday 6 June 2011

Shahireh Sangrez is fundraising for Cancer Research UK

Shahireh Sangrez is fundraising for Cancer Research UK

برای حمایت از سازمان خیریه تحقیقات روی سرطان 
تصمیم گرفتم که در مسابقه دو که به همین منظور ترتیب داده شده، شرکت کنم
چنانچه مایل به کمک نقدی باشید می توانید از لینک بالا استفاده کنید
ممنون
© All rights reserved

Sunday 5 June 2011

That's life



زندگی گاهی چیزی نیست جز درجا زدن محض

Sometimes life is nothing more than a meaningless march
PS: got the graphic from an email, and it's not my work

Friday 3 June 2011

silence of your absence

Stockport, UK

آشیانی ساختیم
در میان برگهای پاییزی
نمی دانستیم که جوجه را با سرما میانه ای نیست
 
پر کشیدی و رفتی
 در هزن و سکوت غیبتت
چه  پی در پی و بی وقفه در خود و از تو شکستم

 © All rights reserved

Thursday 2 June 2011

بیشعوری هم دردی است: چه برای مبتلا و چه برای دیگران


این اولین کتاب الکترونیکی بود که شروع به خواندنش کردم و در کمال تعجب تا تمومش نکردم از جلوی کامپیوتر نتونستم پاشم
شاید هم به همین خاطر بود که تصمیم گرفنم تا مطلبی را در این رابطه بنویسم
شاید هم تحت تاثیر مقدمه مترجم قرار گرفتم
شاید هم آشتایان زیادی را در لابلای صفحات کناب پیدا کردم
نمی دونم

به هر حال  مشخصات کتاب
بیشعوری - راهنمای علمی شناخت و درمان خطرناک ترین بیماری تاریخ بشریت
نویسنده: دکتر خاویر کرمنت
ترجمه: محمود فرجامی

نمونه ای از نوشته های کتاب

تعریف بیشعوری
بیشعوری یک نوع بیماری است که شخص مبتلا رفتار مردم ستیزانه ای را در پیش میگیرد
وقتی کسی بفهمد که با حقه بازی و زورگویی می تواند پیروز میدان باشد در دوری می افتد که خارج شدن از آن مشکل خواهد بود

برخی از مولفه های تشکیل دهنده بیشعوری
اعتماد به نفس بیش از حد، تهاجم؛ تعصب فکری؛ تسلط داشتن بر دیگران؛ ارعاب؛ خشم؛ غر زدن؛ تناقض

خصوصیات بیشعوران مقدس ماب  
مغرور و متکبر هستند - در مورد لزوم فروتنی موغظه می کنند، البته این فروتنی باید از جانب دیگران باشد و نه خود آنها
راه و روش آنها تنها روش درست زندگی است و اگر شما نمی توانید این مطلب را درک کنید بهتر است به درک واصل شوید
اهل رحم و رواداری نیستند و عاشق محکوم کردن دیگرانند
اهل گناه هستند، اگرچه به ظاهر از آن گریزانند. سرشار از بزدلی، بدخواهی، تنفر و بدبینی هستند 

چنانچه علاقمند بودید، بقیه مطالب را خودتان بخوانید






از نوشته های اینترنتی _ نام کاربردی

متن زیر نوشته من نیست و از طریق ایمیل دریافت کردم. فکر می کنم خوندنش لازمه

++++

خیلی از دوستان می پرسند که چه طور به فایرفوکس بفهمانیم که نام کاربری ما را نگه ندارد، یعنی اگر یک بی ناموسی رفت سر وقت رایانه ی شخصی ما و جی میل را بالا آورد و با فرم ورود اطلاعات مواجه شد و فضولی کرد و روی جعبه ی نام کاربری تقه زد (کلیک کرد) یا نمی دونم تکمه ی آلت و بالا و پایین رو زد، فهرست نام کاربری اهالی محل فاش نشود.
به تازگی عده ای دیگر مشکل بزرگ تری را پرسیده اند،  این عده فایرفوکس 4 نصب کرده اند تا از مزایای تکنولوژی بهره ببرند، اما وقتی فایرفوکس را می بندند و دوباره باز می کنند، جی میل سر و مر و گنده با ارتباط برقرار به آن ها و زندگی لبخند می زند و این از مورد پیش هم شوم تر است.
اما جواب:
1-عده ای همه ی این مشکلات را از بیخ می کنند، شبیه این که برق را از دم کنتور قطع کنند! این کار در بعضی از اوقات و برای بعضی افراد بسیار عالی است:‏
می توان به فایرفوکس گفت که وقتی بسته می شود همه چیز را پاک کند، از کش گرفته تا سابقه و ... و وقتی دوباره اجرا می شود، چنان کار کند که گویی تازه نصب شده است. به این منظور به سراغ
options
بروید، از منو ها می توانید به این آپشنز برسید. به سربرگ پرایوسی 
privacy
توجه کنید و سراغ همین برگه بروید و چشمتان دنبال
Firefox will:
باشد، گزینه ی آخر را انتخاب کنید که منظور از آن تنظیم دستی و دلخواه است یعنی این گزینه:‏
use custom settiggs for history
بعد گزینه ی 
Clear history when Firefox closes
را انتخاب کنید در این صورت تکمه ی ستینگ روبروی آن فعال می شود و آین تکمه را بپزنید و انتخاب کنید که وقتی فایرفوکس بسته می شود چه چیزهایی را نیست و نابود کند، این بستگی به خود شما و نامبرده ای که ممکن است سر وقت رایانه ی شما (در این ایام الله و ساعات ملکوتی) برود دارد. خود دانید.

2- اما اگر نمی خواهید سراغ قطع برق از کنتور بروید (در بعضی از ایام الله مثل 22 بهمن و روز قدس سراغ همان کنتور بروید.) همان صفحه ی آپشنز را بیاورید و همان برگه ی پرایوسی را سیر کنید و همان گزینه را انتخاب کنید
(use custom settings for history)
و حالا گزینه ی 
Remember search and form history
را خفه کنید، این باعث خواهد شد تا نام کاربری در جعبه مربوطه در فرم های ورود اطلاعات برای دفعه های بعد ذخیره نشود.‏

3- اگر فایرفوکس 4 آب پاکی روی دستتان ریخته است و وقتی بالا می آید با ارتباط برقرار به شما نگاه می کند، این کار را بکنید:
یک برگه ی جدید (به قول فرنگی ها تب جدید) باز کنید و در قسمتی که نشانی سایت را وارد می کنید و مثلا می نویسید اچ تی تی پی دو نقطه دو خط کج دابلیو دالیو دابلیو نقطه گوگل دات کام، این بار این چیزی را که می نویسم وارد کنید:‏
about:config
و سپس تکمه ی اینتر را بزنید، صفحه ای نمایان خواهد شد که به شما می گوید که جای مهمی آمده اید و ممکن است که پدر صاحاب فایرفوکس را در بیاورید. یک تکمه هست که به آن توجه کنید و به فایر فوکس قول بدهید که می دانید دارید چه می کنید و تنها کارهایی را که در این نامه آمده انجام می دهید. (از دوستان حرفه ای پوزش می خواهم.) حالا سیم کشی های توکار فایرفوکس را خواهید دید. همه ی تنظیماتی که در بند یک یا دو گفتم از این جا هم قابل انجام است، اما کمی نا مانوس است و برای مورد اخیر چاره ای جز این نیست. حالا به دنبال مورد
browser.sessionstore.privacy_level
بگردید، می توانید در بخش فیلتر کمی از این مورد را تایپ کنید تا بقیه را حذف کند و تنها همین مورد را برایتان بیاورد. مقداری که برای این مورد اختصاص داده شده است احتمالا صفر است، شما نترسید و آن را به یک تغییر دهید، این باعث می شود تا فایرفوکس برای سایت های امن که از
https
استفاده می کنند (مثل جی میل) سابقه خود را نگه ندارند. راستی پیش تر جی میلتان را تنظیم کرده ایدک که با پروتکل امن یعنی
https
کار کند؟ اگر چنین نکرده اید، خیلی نگران نامبرده نباشید، چون در این صورت نامبرده نیازی نخواهد داشت تا سر وقت رایانه ی شما بیاید، از توی کوچه روی خط تلفن شما یا جایی مثل آن می تواند کار خود را پیش ببرد

Wednesday 1 June 2011

دودکشی

هنوز یادمه وقتایی که مثلا تو هواپیما و یا رستوران نشسته بودی و بغل دستیت سیگارش رو روشن می کرد و بدون توجه به اینکه حالا کنار دستش یه بچه نشسته یا کسی که بیماری تنفسی داره سیکار رو با سیگار روشن می کرد و مثل یک دودکش کارخونه مدام دود میکرد. چه تبلیغاتی هم سازمان های دخانیات و شرکت های وابسته و دولت ها نمی کردند. تو همه فیلم های سیاه و سفید دهه های قبل هم کمتر هنرپیشه ای رو میشد دید که ژستش با سیگاری بین انگشتاش کامل نشه


++++++
مطلب زیر از تاریخچه چبوق و غلیان نوشته احمد کسروی (چاپ تهران 1335، موسسه مطبوعاتی شرق، جاپخانه خواندنیها) گرفته شده 

کلمبوس در 1492 با کشف امریکا، گیاه تنباکو و تتون را نیز کشف کرد. بومیان امریکایی در اعیاد مختلف، مراسم مذهبی و هنگام پیمان بستن بین قبائل از این گیاه استفاده می کردند. در 1558 پزشکی اسپانیایی بنام فرانسیسکو فرناندیس برای تحقیقات بروی گیاهان بومی به امریکا رفت و در بازگشت تخم این گیاه را با خود به اروپا آورد. در آغاز تتون به عنوان دارو شناخته شده بود. وقتی رالف لین به عنوان سردسته گروه کوچ نشین انگلیسی در شمال آمریکا مستقر شد، توتون و ابزار دودکشی را باخود به انگلستان آورد. از 1586 دودکشی در انگلستان آغاز شد

در صده 17 میلادی دودکشی از انگلستان به بقیه اروپا رسید. عثمانیان دود را در آسیا و افریقا رواج دادند. پس از نیم قرن از آغاز دودکشی در اروپا چبوق کشی در ایران شناخته و رواج یافت. رسم دودکشی احتمالا از جانب عثملنیان به ایران وارد شد. غلیان از آغاز رواج دودکشی در ایران بکار می رفته. غلیلن نخست در ایران و در میانه زمان شاه صفی و شاه عباس ساخته شده. ایرانیان برای غلیان از نوع دیگری از گیاه توتون استفاده می کردند- در واقع این نوع توتون در فارس به گونه بهتری بعمل میامده

در ایران بعد از پیدایش غلیان دودکشان بدو دسته تقسیم شدند: غلیان کشان و چبوق کشان. درباریان غلیان را اتنخاب کردند و ملایان چبوق را. اعیان ها در خانه خود آبدارخانه داشتند تا همانگاه که غلیان خواستند، داده شود. در سفر هم قبل و منقل پدید آوردند که در هنگام مسافرت و بر روی اسب هم بتوانند غلیان کشی کنند

 در عثمانی در ابتدا سخت ترین جلوگیری از رواج دودکشی رخ داد و سلطانمراد چهارم چند هزار نفر را بگناه دودکشیدن با شکنجه کشت. در اروپا هم دولتها درآغاز مخالف دودکشی بودند و کشیشان نیز دودکشان را بی دین می خواندند. در ایران شاه صفی مدتی ار دودکشی جلوگیری کرد. در این زمان بازجویانی بودند که در شهر می گشتند تا ببینند که چه کسی دود می کشد. آنها را که گرفتار میشدند با شکنجه به قتل می رساندند. علمای دینی گروه اخباریان همچون قاضی زاده عثمانی و شاگردانش دودکشی را ناروا می شمردند. برخی از مجتهدان شیعه دود را روزه شکن دانسته و برخی آنرا روا دانستند. با همه این احوال از آنجا که درامد سنگینی از طریق مالیات بر توتون و نتباکو به دولت ها میرسید، پس از مدتی تمام مقاومت ها در برابر دودکشی از بین رفت و مصرف آن در همه جا عادی شد

++++