Wednesday 8 December 2010

Behind close doors!

I had a dream last night! A weird one!

I was in an upside-down world, where one of the internationally respected laws stated that: the government officials, MPs and politicians of any country are free to do whatever they’d like. Crimes such as murder, torture, fraud, stealing ... would go unpunished for this group!

Funny enough, my dream was documented by evidences of: British MPs’ fraud scandal; Bush’s admission of issuing orders for torturing detainees of the Guantanamo Bay and people being killed in streets of Iran for peaceful demonstrations.

Anyhow, in this strange world someone made some confidential documents public. Very soon after that one of the officials of an Eastern government appeared in front of the cameras and declared the leaked documents as false (as if fearful of their secrets being exposed). Another government (acting on behalf of individuals within that country) for an apolitically motivated accusation arrested the person responsible for the documents being released to the public domain.

… Then I woke up! I was so happy for this being only a dream. We are so lucky that our real world is not like the upside-down one that I dreamed about.



چوب رو که برداری گربه دزد حساب خودش رو میکنه

دیشب یک خواب عجیبی دیدم

تو خواب دیدم که آخرالزمون شده! قوانین دنیا همه عوض شدن. میگفتن که چنانچه وابسته به دولتی یا مجلسی باشی و یا اینکه یکی از سیاستمداران باشی آزادی هر چقدددددددددددددددددر که دلت خواست مردم رو بکشی، شکنجه کنی، اموال ملت رو بدزدی و سند جلع کنی ... باکیت نباشه هیچ قانونی جلوت وای نمیسته، راحت باش و حالش رو ببر

جالب اینجا بود که یه موارد عجیبی هم تو خوابم به عنوان مثال میومد و میرفت! از فساد مالی نمایندگان پارلمان انگلیس تا اعترافات رئیس جمهور قبلی امریکا به صدور حکم شکنجه بازداشتی های زندان گوانتانامو تا تکه تکه کردن یه مشت خار و خاشاک در جلوی دوربین های موبایل در ایران! اینا تازه اسنادی بود که نشر کرده بود و به هر نحوی در اختیار مردم قرار گرفته بود، دیگه جرائم و ظلمای پشت پرده بماند

باری، تو خواب دیدم که اسناد محرمانه توسط یه بابایی فاش شده بود. بلافاصله یکی از مسئولین دولتی در شرق، خیلی نگران و پریشان از افشاگری احتمالی بده-بستونهای پشت پرده شون با دولتی که اسما دشمنه جلوی دوربین عجولانه ظاهر شد و این اسناد رو ساختگی اعلام کرد. بعد هم یه دولت غربی یه اتهامی به شخص افشاگر زد و اونو به بهانه ای تو زندان انداختند

از خواب پریدم.خیلی عجیت و غریب بود!!! خب خوابه دیگه، کاریش نمیشه کرد. خدا رو شکر کردم که این همه در خواب بود

© All rights reserved

3 comments:

Anonymous said...

خوابتون شبيه حقيقته

Shahireh said...

نه بابا خدا نکنه
:)

Unknown said...

شب که جهان است پر از لولیان زهره زند پرده شنگولیان
بیند مریخ که بزم است و عیش خنجر و شمشیر کند در میان
ماه فشاند پر خود چون خروس پیش و پسش اختر چون ماکیان
دیده غماز بدوزد فلک تا که گواهی ندهد بر کیان
خفته گروهی و گروهی به صید تا کی کند سود و کی دارد زیان
پنج و شش است امشب مهره قمار سست میفکن لب چون ناشیان
جام بقا گیر و بهل جام خواب پرده بود خواب و حجاب عیان
ساقی باقی است خوش و عاشقان خاک سیه بر سر این باقیان
زهر از آن دست کریمش بنوش تا که شوی مهتر حلواییان
عشق چو مغز است جهان همچو پوست عشق چو حلوا و جهان چون تیان
حلق من از لذت حلوا بسوخت تا نکنم حلیه حلوا بیان