Wednesday 19 May 2010

باغبانی

Manchester, UK

دیروز خیلی با بوته های تمشک کلنجار رفتم. یعنی هر دومون کلی همویگه رو اذیت کردیم. من ساقه های بلندش رو هرس کردم، اونم تا تونست خارهای ریز و سمجش رو حواله انگشتهام کرد. ازدستکش به راحتی رد می شدند و تو دست خودشونو جا می کردند، اونوقت دیگه درامدنشون با خدا بود

البته شاید یک جورایی هم بوته ها حق داشتند و می خواستند از خودشون دفاع کنند. ولی خب اونام دیگه زیادی به پر و پای نسترنهای باغچه پیچیده بودند و از ساقه های یاس آویزون شده بودند. دیگه راهی نمونده بود


امیدوارم که منو ببخشن

2 comments:

Anonymous said...

che tashbihate zibayee

Shahireh said...

سپاس از لطفتون